چه کنیم!
باز هم بازگشت
وشاید هزاران بار بازگردیم
وبارهم نگاهی دوباره به آیه 12 سوره یس
ما مردگان را زنده می کنیم وآنچه را از پیش فرستاده اند و تمام آثار آن ها را می نویسیم و همه چیز را در کتاب آورده ایم.
2- ضمیرهای جمع(انا.نحن.نحیی) با این که گوینده خداست در محاوره و زبان عرب معمول است و در فارسی نیز اگر دقت کنیم بزرگان به جای ضمیر مفرد از ضمیر جمع استفاده می کنند.
3- مرگ در آموزه های اسلامی تنها انتقال و ترانزیت از مرز دنیای محدود به مرز جهانی فراتر و نامحدود به نام آخرت است.(انا نحن نحی الموتی)
4- مرگ مادی بسته شدن پرونده ی انسان نیست.(و نکتب ما قدموا وآثارهم).اندیشه و رفتار ادمی فردی ؛یا اجتماعی، دارای تاثیر مثبت یا منفی در دیگران ؛ثبت و ضبط می شود.و در پرونده ی فردی (پرسنلی) یا گروهی که وی (تفکر و اندیشه ای که به آن تعلق خاطر و دلبستگی داشته است.)
پرانتز باز ....این نکته روشنه که آدما هر کدومشون برای خودشون یه دفتر و دستکی مکتوب و یا در حافظه، برای زندگی خصوصیشون دارند .و یه حساب و کتابی و یا بهتر بگم یه پرونده سازمانی هم دارن.این سازمان رسمی باشه یا غیر رسمی،قبولش داشته باشن یا نه، کسی که در یه کشور زندگی کی کنه حکومت براشون صدها پرونده داره، بخواهد و یا نخواهد.
حالا چه اشکالی پیش میاد اگه خداوند اندیشه ها و کارهای شخصی ما را در یک پرونده و فایل نگهداری کند و کنش ها و واکنش های مرتبط با گروهی که با آن همراهیم را یک جا!
نگو که اندیشه و رفتارهای نیاکان ما چه ربطی به ما دارد!
که می گوییم گروههای بشری در بسیاری باورها و رفتارها وجوه مشترکی دارند که شاید با اینکه آنان سا لهای قبل مرده اند، اما دوست داشته اند که اگر سالها زنده بمانند فرزندانشان را مثلا به روش خاصی تربیت کنند.یا با این که ما در این زمان به بسیاری از اعمال و سنت های گذشتگان خویش ببالیم و افتخار کنیم!
پس امت ها می توانند پرونده ی مشترکی داشته باشند
واین چه تضادی با عدالت خداوندی دارد؟!
5-ارتباط روح انسان حتی پس از مرگ نیز با دنیا و آنچه ار او بر جای مانده قطع نمی گردد.
روح ما برخوردار از پاداش روش نیکویی است که پس از خود بر جای گذاشته ایم ودر بازتاب اعمال نیک و بدی که در دیگران تاثیر گذاشته وآنان را به هدایت یا گمراهی کشانده همراه خواهیم بود.
....پدر و مادری اصول بهداشتی و دینی زناشویی را رعایت نمی کنند ،و فرزند یک عمر معلول می شود
واین اثر وضعی است که می ماند.
فردی مسجدی ،مدرسه ای می سازد و میلیون ها آدم به مدنیت می رسند و رشد می یابند.عدالت خداوندی چه اقتضا می کند؟؟؟
و....
نوشته شده توسط : بی دل
ترجمه:ای پیامبر تو تنها کسی را انذار می کنی که از این یاد آوری الهی پیروی کند و از خداوند مهربان در پنهان بترسد.چنین کسی را به آمرزش و پاداش پر ارزش بشارت ده.
نکته ها و پیام ها:
1- بیم و امید برای حفظ تعادل و توازن زندگی انسان لازم است.در یک قانون کامل نظام تنبیه و پاداش هر دو وجود دارد.
2-هشدارها و انذارها به مذاهب اختصاص ندارد همه انسان ها در برابر آسیب ها و خطراتی که برای فرزندانشان وجود داشته باشد
احساس مسئولیت می کنند*می توانید به نوشته های فرزانگان هر قوم نگاهی کوتاه بیفکنید*
3- این ضرب المثل مطلق نیست که: سخن کز دل برآید نشیند لاجرم بر دل. زیرا حکیمان و رسولان الهی همه صمیمی و دلسوز بشریت بوده اند و از سوز دل سخن گفته اند و متاسفانه انسان هایی شهد شیرین حکمتشان را هضم نکرده اند.
4-همانطور که در امور محسوس اگه چشم بیمار باشد اشیاء به خوبی قابل تشخیص نیست.قلب و اندیشه نیز اگر انباشته از هوی و هوس وغرور و انحصار گرایی باشد حقیقت برایشان قابل تشخیص نخواهد بود.
5-برای تاثیرگذاری پیام در مخاطب لازم است او خود از آمادگی گرفتن پیام برخوردار باشد.اگر معلمی از بهترین روش های تدریس
استفاده کند ولی دانش آموز اصلا علاقه ای به تحصیل نداشته باشدو یا ذهنش کشش نداشته باشد آیا معلم کوتاهی کرده است؟!برای همین درآیه قبل فرمود: چه پند و اندرزشان دهی یا ندهی برایشان یکسان است .
نتیجه این که حکمت رسولان برای گوش های شنوا و قلب های آماده مفید خواهد بود.
قطرات زلال و حیات بخش باران در یک سرزمین یکسان فرود می آید اما اگر زمین پر از سنگلاخ بود و یا شوره زار باران را چه تقصیری است؟برای همین است که خداوند به پیامبرش دلداری می دهد که انتظار نداشته باشد همه از او پیروی کنند.تنها آنان که در کتاب الهی تدبر کنند و تدبرشان مقدمه پذیرش قرآن گردد و دنیا را محدود در محسوسات نبینند و خدای نادیده را اندیشه کنند هشدارهای تورا با جان و دل خواهند پذیرفت.
7-توجه به هشدارهای انسان آسمانی برخورداری از میوه شیرین و انرژی بخش گذشت از خطاهای پیشین و پاداش بی شمار است *مغفرت- اجرکریم)
7-با توجه به تفاوت های فردی انسان ها برای اثبات مدعی لازم است از دلایل و روش های گوناگون بهره برد زیرا استفاده از روش واحد برای اقناع و متقاعد ساختن همگان آب در هاون کوبیدن است.
قرآن برای راهیابی مردم سه روش مهم ارائه می کند:
الف-مراجعه به وجدان و فطرت
ب- بهره گیری از افریده ها و به خصوص شناخت خود
ج-عقل و اندیشه
بنابر این برای درک غیب و موجودات نا محسوس راه مطمئن عقل است .چون نیروی عقل با این که وجود دارد قابل شناخت با نیروهای حسی و تجربی است.
یاد آوری ها:
1- مدیر محترم نمی دونم این نوع برداشت به اهدافتون نزدیک هست یا نه؟
2- برای فهم بهتر نکته ها قرآن مترجم را پیش روی خود باز کنید
3- این نوشته برداشت آزادی است ازتفسیرنمونه و تفسیر نور
نوشته شده توسط : بی دل