شب برای آنها نشانه ای است از عظمت خدا ما روز را از آن بر میگیریم ، ناگهان تاریکی آنها را فرا میگیرد.
دقت در این تعبیر این نکته را بازگو میکند که طبیعت اصلی کره زمین تاریکی است ، نور و روشنائی صفتی است عارضی که از منبع دیگری به او داده می شود ، همچون لباسی که بر تن کسی بپوشانند که هرگاه آن لباس را بیرون آورد رنگ طبیعی تن آشکارمی شود .
تبدیل روشنائی روز را به تاریکی شب به عنوان نمونهای از مرگ بعد از حیات بیان می کند .
به هر حال هنگامی که انسان در میان ظلمت شب غرق می شود به یاد نور و برکاتش ، نور و هیجاناتش ، نور و منبع وجودش می افتد ، و با یک مقایسه به خالق نور و ظلمت آشنا می گردد.
لا الشمس ینبغی لها ان تدرک القمر و لا اللیل سابق النهار و کل فی فلک یسبحون (آیه 40)
نه برای خورشید سزاوار است که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی می گیرد و هر کدام از آنها در مسیر خود شناورند .
خورشید دوران خود را در برجهای دوازدهگانه در یکسال طی میکند در حالی که کره ماه منزلگاه خویش را در یکماه طی می کند . بنابراین حرکت دورانی ماه در مسیرش دوازده بار از حرکت خورشید در مدارش سریع تر است لذا می فرماید خورشید هرگز در حرکت خود به پای ماه نمی رسد تا حرکت یکساله خود را در یکماه انجام دهد و نظام سالیانه بر هم خورد . اما در مورد شب و روز چون با هم فاصله چندانی ندارند و دقیقا پشت سر هم قرار گرفته اند می گوید شب از روز پیشی نمیگیرد این دو تعبیر در اینجا بسیار حسابشده می باشد .
و این تعبیر نشان میدهد که روز قبل از شب آفریده شد و شب بدنبال آنست و در روایات متعددی که از طرق اهلبیت نقل شده نیز به این معنی تصریح شده است . در روایتی از امام صادق (علیه اسلام ) می خوانیم که فرمود:خلق النهار قبل اللیل « روز را قبل از شب آفرید.»
و در روایت دیگری از امام علی بن موسی الرضا (علیه اسلام ) آمده است :« النهار خلق قبل اللیل » سپس امام علیه السلام به آیه لااشمس ینبغی لها ان تدرک القمر و لا اللیل سابق النهار در این زمینه استدلال فرمود .
همین معنی از امام باقر (عیله اسلام ) نیز به صورت زیر نقل شده است : ان الله عزوجل خلق الشمس قبل القمر، و خلق النور قبل الظلمه « خدواند بزرگ خورشید را قبل از ماه و نور را قبل از ظلمت آفرید .»
و ایه لهم انا حملنا ذریتهم فی الفلک المشحون (آیه 41)
این نیز برای آنها نشانه ای است ( از عظمت پروردگار) که ما فرزندانشان را در کشتیهائی که مملو (از وسائل و بارها است ) حمل کردیم .
«ذریه» در اصل به معنی فرزندان کوچک است هر چند گاهی در تعبیرات متعارف به همه فرزندان ، اعم از کوچک و بزرگ ، اطلاق می شود و این کلمه هم به معنی مفرد استعمال می شود و هم به معنی جمع .
و اینکه می گوید : ما فرزندان آنها (یا فرزندان کوچک آنها را ) بر این کشتی ها حمل کردیم بی آنکه از خودشان سخنی بگوید شاید به این مناسبت است که فرزندان نیاز بیشتری به این مرکب راهوار دارند ، چرا که بزرگترها برای پیاده روی و پیمودن سواحل دریاها آماده ترند . از این گذشته این تعبیر برای تحریک عواطف آنها مناسبتر می باشد .
الا رحمه منا و متاعا الی حین (آیه 44)
مگر باز هم رحمت ما شامل حال آنها شود و تا زمان معینی از این زندگی بهره گیرند .
آری با هیچ وسیله ای آنها نمی توانند نجات یابند جز اینکه نسیم رحمت ما بوزد و لطف ما به یاری آنها بشتابد .
او می خواهد در این باریکه ای که در میان مرگ و زندگی است قدرت عظیم خود را به انسانها نشان دهد شاید گمگشتگان راه به خود آیند و از این طریق راهی به سوی او بگشایند .
و اذا قیل لهم اتقوا ما بین ایدیکم و ما خلفکم لعلکم ترحمون (آیه 45)
هنگامی که به آنها گفته شود از آنچه پیش رو و پشت سر شماست (از عذابهای الهی) بترسید ، تا مشمول رحمت الهی شوید (اعتنا نمی کنند ).
منظور از ما بین ایدیکم (آنچه پیش روی شماست) و ما خلفکم(آنچه پشت سر قرار دارد) چیست ؟
منظور از ما بین ایدیکم مجازاتهای دنیاست و منظور از ما خافکم مجازاتهای آخرت است که پشت سر دارند و تعبیر پشت سر به خاطر آنست که هنوز نیامده ، گویی پشت سر انسان در حرکت است و سرانجام روزی به او می رسد و امانش را میگیرد .
و منظور از پرهیز کردن از این مجازاتها این است که عوامل آن را ایجاد نکند و کاری نکند که مستوجب این عقوبات گردد.
و اذا قیل لهم انفقوا مما رزقکم الله قال الذین کفروا للذین امنوا انطعم من لو یشاء الله اطعمه ان انتم الا فی ضلال مبین (آیه 47)
و هنگامی که به آنها گفته شود از آنچه خدا به شما روزی کرده انفاق کنید کافران به مومنان می گویند آیا ما کسی را اطعام کنیم که اگر خدا می خواست او را اطعام میکرد (پس خدا خواسته که او گرسنه باشد ) شما فقط در گمراهی آشکارید .
از این آیه اینگونه تعبیر می شود که نظام تکوین چیزی ایجاب می کند و نظام تشریع چیزی دیگر.
نظام تکوین چنین ایجاب کرده که خداوند زمین را با تمام مواهبش در اختیار بشر قرار دهد ، و آنها را در اعمال خود برای طی کردن مسیر تکامل آزاد بگذارد ، و در عین حال غرائزی در او آفریده که هر کدام او را به سوئی سوق می دهد .
و نظام تشریع چنین ایجاب کرده که قوانینی برای کنترل غرائز ، تهذیب نفوس ، و تربیت انسانها از طریق ایثار و فداکاری و گذشت و انفاق قرار دهد ،و انسان را که استعداد رسیدن به مقام خلیفه اللهی دارد ، از این طریق به آن مقام منیع برساند ، از طریق زکاوت تطهیر نفوس کند ، و از طریق انفاق بخل را از دلها بزداید ، و فاصله طبقاتی را که منشا ء هزاران فساد در زندگی بشر است از بین ببرد .
در تفسیر جمله «ان انتم الا فی ضلال مبین » (شما در گمراهی آشکاری هستید .) سه احتمال وجود دارد:
نخست اینکه دنباله گفتار کفار نسبت به مومنان است .
دیگر اینکه خطاب خدا نسبت به کفار می باشد .
سوم سخن مومنان در برابر کافران است .
تفسیر اول از همه مناسبتر است چرا که ارتباط و اتصال با کلمات کفار دارد و در حقیقت آنها می خواستند در برابر مومنان مقابله به مثل کننده و آنان را به ضلال مبین نسبت دهند .
نوشته شده توسط : فاطمه